زنان دقیقا جذب چه چیزی میشوند ؟ آیا واقعا زنان فقط به وضعیت مالی و مقام و قدرت اهمیت میدهند ؟
آیا واقعا زنان بیش از همه به مسائل مالی و قدرت فرد(قدرت در ابعاد مختلف) توجه میکنند ؟
آیا باید همواره قدرت خود را حفظ کنم ؟ یا زنان در شرایط بد نیز پشتیبان خواهند بود ؟
به آنچه خود زنان میگویند توجه نکنید و سوال را از خود زنان نپرسید
اگر از اکثریت مردم سوال کنید که چرا آن کار را انجام دادی، پاسخ مشخصی را دریافت نخواهید کرد. و علت این مساله این است که اکثریت مردم(مرد یا زن) نمیدانند چرا کاری که انجام میدهند را انجام میدهند. زیرا پاسخ به این مساله نیاز به داشتن علم روانشناسی بالا و درک عمیق از خود دارد. دقیقا به همین دلیل، هیچ زنی نیز نمیداند دقیقا به دنبال چه چیزی در یک مرد میگردد و جذب چه چیزی میشود. در حقیقت ممکن است وقتی سوال تیتر این مقاله را از یک زن بپرسید، بسیاری از آنها جوابهای دیگری را به شما تحویل دهند، که همه آنها هرگز در عمل حقیقت ندارد. اما علت این جوابها، این نیست که آنها دروغ میگویند. خیر. در حقیقت برای زنان، همه چیز در سطح احساسی و بسیار سریع رخ میدهد به همین علت خود نیز دقیقا متوجه علت اصلی مساله نمیشوند. بنابراین بهترین طرز شناخت آنان این است که رفتار آنها در عمل سنجیده شود نه اینکه به حرف آنها گوش کنید.
پس اصل اول که باید همواره در ذهن داشته باشید، این است که هرگز حرفهای زنان درباره آنچیزی که میخواهند را باور نکنید. بلکه شما باید رفتار آنها را در عمل ببینید و آن چیزی که از نظر علمی صحیح است را انجام دهید و به این ترتیب خواهید دید که همسر شما بیشتر جذب شما شده است. هرچند این مساله را در کلام مطرح نکند !
زنان ذاتا به ارتباط غیر مستقیم و بیان ضمنی منظور خود علاقه دارند حال آنکه اکثریت مردها تک تک جملات زنان را عمیقا باور کرده و بر اساس آنها، مسیر خود را عوض میکنند که این مساله ضعف بزرگی است.
زنان ماهیتا، یک دستگاه تولید مجدد انسان هستند
هرچقدر هم که زنان به علت شرایط جدید زندگی و باورهای عصر جدید تغییر کرده باشند، نباید فراموش کرد که همه ی وجود آنها، همه بدن آنها، فیزیولوژی آنها، شکل اعضای بدن و شخصیت آنها، برای این برنامه ریزی شده است که به بهترین نحو انسان تولید کنند. مهمترین عاملی که باعث میشود زنان جذب یک فرد شوند و به شدت به او علاقمند شوند، دقیقا همین مساله است که آیا آن مرد میتواند پدر خوبی برای فرزندم باشد و از من محافظت و حمایت کند یا خیر ؟
در عصر حاضر، بسیاری از زنان را میبینید که میگویند اصلا تمایلی به داشتن بچه ندارند، و راست هم میگویند. به هر شکل عصر جدید تاثیر خود را بر تمایلات و اولویتهای انسانها گذاشته است اما چیزی که وجود دارد این است که زنان، با هر باوری، کماکان در سطح ناخودآگاه به دنبال یک پدر خوب برای ساخت خانواده هستند(حتی اگر هرگز نخواهند خانواده تشکیل دهند!)
زنان مشخصا به دنبال چه ویژگیهایی هستند ؟
زنان در گذر تاریخ، بصورت ژنتیکی و ذاتی به نحوی کد نویسی و برنامه ریزی شده اند که عاشق مردهای قدرتمند هستند. مردهایی که مقام و جایگاه اجتماعی داشته و میتوانند از آنها و کودکشان مواظبت کنند. آنها عاشق مردانی هستند که کنترل همه چیز را بر عهده دارند و کاملا قدرتمند و با شجاعت، همه چیز را جهت میدهند. مردانی که در یک گروه، همواره تصمیم گیری های مهم را انجام داده و محافظ خوبی هستند و اهداف بزرگی دارند و همواره دنبال آنها اند.
این مساله، ممکن است از یک دیدگاه، باعث شود که مردها دید منفی نسبت به زنان پیدا کنند ! زیرا میگویند : “یعنی فقط وقتی قدرت دارم برای او جذاب هستم ؟!”. درواقع طبیعت، طوری برنامه ریزی شده است که وقتی یک مرد وارد یک رابطه میشود، باید بیش از پیش، خود را ارتقا دهد. درواقع باتوجه به آنچه گفته شد، مردها باید مدام درحال رشد و پیشرفت باشند و حتی وقتی در یک رابطه وارد میشوند نیز باید این نکته رعایت شود. این مساله، یک نکته مثبت است زیرا باعث میشود که اولویت اصلی مردها، تحت هر شرایطی، فقط رشد باشد. ممکن است اگر از یک زن بپرسید که به چه چیزی علاقه دارد، بگوید :”یک مرد که من برایش اولویت اول باشم و کاملا وقف من باشد”. حال آنکه در عمل، زنان از چنین مردی متنفرند. در حقیقت اگر اهداف خود را از یاد ببرید و فقط محو دختر زندگی خود شوید، به سرعت خواهید دید که گویی اوعوض شده است.
یک داستان بسیار جالب و واقعی وجود دارد که با مطالعه آن درک عمیقی را نسبت به نحوه عملکرد ذهن زنان پیدا خواهید کرد. میگویند در روزگار کهن و در میان انسانهای اولیه، یک مرد وجود داشت که بسیار قدرتمند بود و از آنجایی که قویترین مرد قلمرو خود بود، همه زنان برای او بودند و شاه منطقه شده بود. یک روز، یک مرد دیگر از سراشیبی کوه با سرعت بالایی پایین آمد و نوزاد یکی از زنان شاه را کشت و فرار کرد ! به همین علت آن زن، قبیله شاه را ترک کرد و به دنبال مردی رفت که کودک او را کشته است و با او ازدواج نمود ! در حقیقت، آن مرد نشان داد که شاه فعلی، لیاقت حفاظت از زنان را ندارد به همین علت کم کم همه زنان از نزد او رفتند و با همان مرد (که نوزاد را کشته بود)، ازدواج کردند !
هرچند آن مرد غریبه فقط بخاطر سراشیبی کوه، دارای سرعت عمل بیشتری نسبت به شاه بود، اما به هرحال این مساله، نهایتا باعث شد که شاه، ضعیفتر بنظر برسد و مرد غریبه سرعت عمل بالاتری را به نمایش بگذارد که این مساله نشان داد حس امنیت برای زنان دیگر نیز وجود ندارد. اما خوشبختانه در روزگار فعلی، یک مرد میتواند توسط هوش، ثروت، قدرت کلام و سایر موارد، بالاتر از دیگران دیده شود و لزومی به جنگ و خون ریختن نیست !
در طبیعت و حتی در میان انسانها، یک زن، پس از یک بار جفت گیری، باید ماهها سختی بکشد تا نهایتا تولد نوزاد جدید صورت پذیرد. به همین علت در سطح ناخودآگاه، زنان همواره دنبال مردی هستند که از همه برتر است زیرا با جفت گیری با او، خواهند توانست وضعیت امن تر و نوزاد ارزشمند تری را تولید کنند.