مردم چگونه از احساسات برای کنترل شما استفاده میکنند ؟
چگونه برخی از افراد شما را کنترل میکنند ؟
این مقاله، درباره این نیست که چطور میتوانید دیگران را کنترل کنید زیرا این مساله عملا غیر اخلاقی است و ما نیز کاملا مخالف مطرح کردن این نوع مسائل هستیم.
ما در اینجا قصد داریم به شما درباره روش های رایجی بگوییم که مردم، برای کنترل یکدیگر( و بصورت مشخص تر، کنترل خود شما) به کار میبرند تا شما به این روشها آگاه شده و از کنترل شدن خود توسط دیگران جلوگیری کنید.
برخی اوقات، مردم بصورت عمدی یکدیگر را کنترل میکنند و در برخی اوقات نیز این کار را بصورت ناخودآگاه انجام میدهند. در هردوحالت، اصولی وجود دارند و بدون توجه به اینکه فرد به آنها آگاه است یا خیر، شما باید به آنها آگاه باشید. در غیر اینصورت دیگران برای رسیدن به اهدافشان، شما را تحت کنترل خود خواهند گرفت.
با مطالعه این مقاله اصولی را یاد خواهید گرفت که به شما کمک میکنند زین پس، از کنترل شدن خود توسط دیگران (چه بصورت عمدی و چه غیر عمدی جلوگیری کنید).
مردم، چگونه یکدیگر را کنترل میکنند
مردم با ایجاد احساساتی که قادر به کنترل آنها نیستید، به کنترل شما میپردازند و نتیجه این کار، این خواهد بود که شما به انجام کاری بپردازید که بدون حضور آن احساسات، هرگز آنرا انجام نمیدادید.
موارد زیر، از جمله رفتار های کنترل کننده مردم روی شما هستند :
- ترس: زمانیکه پدر یا مادری به فرزندش فریاد میکشد، کودک هیچ راهی غیر از تبعیت از آنها ندارد. در این حالت کودک فقط به این دلیل این کار را انجام میدهد که ترس را تجربه کرده است، در غیر اینصورت هرگز قانع به انجام آن کار نمیشد. در برخی رابطه های عشقی، طرف مقابل مثلا با قهر کردن یا تهدید به رفتن، سعی در تولید دلهره و ترس در طرف مقابل دارد و میخواهد بدین شیوه او را تحت کنترل خود بگیرد.
- دلسوزی: وقتی یک کودک گریه میکند، سعی در کنترل والدین خود با برانگیختن حس دلسوزی آنها را دارد.
- حس گناه : برخی از مردم سعی دارند باعث شوند که به دیگران حس گناه بدهند، تا بتوانند آنها را مجبور به انجام کاری کنند که در حالت عادی هرگز آنرا انجام نمیدهند. همچنین حس گناه در برخی موارد میتواند باعث شود که پس از پایان یک رابطه، نتوانید فردی که دوستش داشتید را از یاد ببرید. وقتی حس گناه توسط دیگران برای کنترل شما به کار برده میشود، شخص نمیتواند گذشته را فراموش کند و به همین علت تمام عمر خود را ممکن است با او سپری کند، حتی اگر تمایلی به این مساله نداشته باشد.
- فرد مغرور و روانشناسی معکوس: اگر میخواهید فردی خود شیفته، کاری را انجام دهد، کافیست از روانشناسی معکوس استفاده کنید. مثلا با گفتن اینکه “این پروژه بسیار سنگین تر از آن است که بتوانی انجامش دهی، خسته میشوی !” ، او سعی خواهد کرد که ثابت کند شما اشتباه میکنید و برای انجام آن کار و اثبات اشتباه شما، تمام تلاش خود را خواهد کرد. دقت داشته باشید که جملات شما با لحنی بیان شوند که طرف مقابل حس تحقیر شدن را پیدا نکند.
- درگیر کردن هویت و خود فرد : وقتی هویت یک فرد در انجام کاری دخیل میشود، او هرکاری خواهد کرد تا شخصیت خود را حفظ کرده یا منافع و نیازهای درونی خود را ارضا کند. برخیها یک تجارت را فقط به این دلیل آغاز میکنند که حس اعتماد بنفس بگیرند و خود را راضی کنند. برخیها وارد رابطه عشقی میشوند تا نیازهای خود را رفع کنند. برخی ها با دیگران میجنگند، فقط به دلیل اینکه دوست دارند حس ارزشمند بودن و مهم بودن را بدست آورند.
- کنترل شما توسط نیازهایتان: بسیاری از افراد حتی در رابطه های عشقی صمیمی، نیازهای شما را شناسایی کرده و با استفاده از آنها به کنترل شما میپردازند.
- کنترل شما با علم هیپنوتیزم و Mind Control : برخی افراد علم سطح بالایی داشته و تسلط بالایی بر تکنیکهای ممنوعه هیپنوتیزم گفتاری دارند. چنین افرادی بدون اینکه حس کنید، ذهن شما را کنترل خواهند کرد، مگر اینکه شما نیز علم کافی را بدست آورید.
نکات نهایی
آنچه گفتیم تنها چند مثال بودند اما یک نکته مشترک میان همه آنها این است که وابسته به احساساتی هستند که در یک فرد تولید میشوند و وقتی او نتواند حجم مشخصی از احساسات را تحمل کند، ممکن است کاری را بکند که در حالت عادی، هرگز آنرا انجام نمیدهد.
برای اینکه خود را از همه این آسیب ها دور نگه داشته و کنترل نشوید، کافیست مراقب احساساتی که مردم در شما ایجاد میکنند باشید و به آنها توجهی نکنید و پاسخی ندهید. به محض اینکه افراد نقطه ضعفی در شما بیابند و متوجه شوند که شما با استفاده از روشهای مشخصی قابل کنترل هستید، بعدها نیز از این روش استفاده خواهند کرد(عمدی یا ناخودآگاه).