چرا رفتارهای دیگران به سختی عوض میشود ؟ چرا نمیتوانید به سادگی خود یا دیگران را تغییر دهید ؟
آیا تابحال تلاش کرده اید دیگران' target=_blank href='/last-search/?q=دیگران'>دیگران را عوض کنید ؟
آیا تابحال سعی کرده اید رفتار یا عادت بدی درون خود یا دیگران را عوض کنید ؟
چرا تغییر یا عوض کردن خود یا دیگران، اینقدر سخت بنظر میرسد ؟
چرا تغییر سخت است ؟
انسانها بعضا سعی دارند خود یا اطرافیان خود را عوض کنند. اما در اکثر مواقع، نتیجه مناسبی نمیگیرند(مگر اینکه از تکنیکهای صحیح بهره ببرند). در حقیقت هرچند مثلا در ظاهر، فرد مقابل تا حدودی قانع شود اما اگر دقت کنید، در اکثر مواقع کماکان رفتارهای فرد ثابت مانده و پس از مدتی دوباره همان رفتارها تکرار میشود. مثلا ممکن است در رابطه عشقی خود، تلاش زیادی کرده باشید تا یک مطلب بسیار واضح و بدیهی را به فرد دیگر گفته و رفتار او را تغییر دهید. اما باز هم میبینید که رفتارهای او تکرار میشود. اما چرا ؟
99 درصد اوقات سطح هوشیاری افراد پايين است
هرچند شما بتوانید در مذاکره ای، فرد مقابل خود را قانع کنید، اما باید بدانید بر اساس ساختار ذهن انسان، چند لحظه بعد سطح هوشیاری او مجددا پایین آمده و گویی همه چیز از یاد میرود. در حقیقت هرچند شما بتوانید برای چند دقیقه، فرد مقابل را قانع کنید، اما طولی نخواهد کشید که سطح هوشیاری فرد دوباره پایین آمده و به روند عادتگونه زندگی کردن باز خواهد گشت.
در چنین وضعیتی، ضمیر ناخودآگاه فرد رفتارهایش را کنترل میکند و سطح هوشیاری او بسیار پایین خواهد بود. از آنجایی که کمتر کسی در سطح جامعه یا حتی جهان، دغدغه حفظ هوشیاری را دارد، به همین علت تغییر سخت است و همه چیز بصورت اتوماتیک و توسط ضمیر ناخودآگاه کنترل میشود. به همین علت شما نخواهید توانست با مذاکره منطقی یا یک گفتگو، رفتارهای ناخودآگاه خود یا دیگران را کنترل کنید. مگر اینکه هر چند دقیقه، میزان هوشیاری خود را مد نظر قرار داده و چک کنید.
در حقیقت، مهم نیست چند هزار کتاب بخوانید، مهم نیست چقدر با یک نفر درباره رفتار بد او صحبت کنید و مهم نیست که بخاطر حرفهایتان، او چقدر برای تغییر قانع شده و انگیزه داشته باشد.
بمحض اینکه سطح هوشیاری او کاهش یابد، ضمیر ناخودآگاه شروع به کار کرده و رفتارهای فرد توسط ضمیر ناخودآگاه انجام شده و جهت میگیرد.
چطور تغییر کنید ؟
برای اینکه بتوانید تغییرات بزرگ را در خود ایجاد کنید، باید اول مفهوم هوشیاری را متوجه شوید. شما باید درک کنید که تا به اینجای زندگی خود، عملا هیچ هوشیاری نداشته اید، به همین علت قادر به تغییر رفتارهای خود نبوده اید.
برای اینکه بتوانید تغییر یابید، باید بتوانید ضمیر ناخودآگاه خود را هوشیارانه جهت داده و برای تغییر کردن، قانع اش کنید.