جذب عشق ایده آل با استفاده از قانون جذب، آیا حقیقت دارد ؟
چرا معمولا با چیزهایی روبرو میشویم که بیشتر به آنها فکر میکنیم ؟
آیا میدانید افکار شما میتوانند افراد و رویدادها را جذب زندگی شما کنند ؟
چرا در روزهای سخت، سختی های بیشتری جذب زندگی ما شده و در روزهای پر انرژی، رویدادهای مثبت بیشتری را جذب میکنیم ؟
چرا در بسیاری از اوقات به محض فکر کردن به یک فرد، خبری از او میرسد یا او را میبینیم ؟
افکار چیزی جز واکنشهایی شیمیایی نیستند که در ذهن شما رخ میدهند. نحوه تفکر شما، باعث انجام واکنشهای شیمیایی مشخصی میشود که اینها خود باعث تولید گرما و لرزش و ارتعاشات میشوند. این ارتعاشات بسته به فکر شما، فرکانس مشخصی دارند و به همین علت فرکانس مشابه خود را جذب زندگی شما خواهند کرد.
عشق و قانون جذب
قبل از اینکه بدانید چگونه میتوان از قانون جذب برای جذب عشق ایده آل خود بهره برد، باید بدانید چرا افراد عاشق یکدیگر میشوند.
مردم معمولا عاشق کسانی میشوند که شبیه آنها بوده، و متفاوت از آنچه که از آن متنفرند، هستند. مثلا اگر یک دختر، اعتماد به نفس نداشته ولی بسیار باهوش باشد، در حضور پسری با همین خصوصیات، حس صمیمیت و نزدیکی بیشتری خواهد داشت. البته روانشناسی عاشق شدن ظریفتر از این حرفهاست (” چرا عاشق میشویم ؟ “).
پس از دانستن این نکات احتمالا متوجه شده اید که قانون جذب چگونه کار میکند.
- داشتن علایق یکسان : وقتی علایق شما با یک فرد یکسان شود، او را ساده تر جذب خواهید کرد.
- شباهت : شبیه شدن به یک فرد احتمال جذب او را افزایش خواهد داد.
- تنفر از برخی چیزها : متنفر بودن از چیزهایی که فرد مذکور از آن متنفر است احتمال جذب اش را بیشتر میکند.
- بدست آوردن یا داشتن چیزی که فرد مذکور به آن نیاز دارد : اگر شما چیزی را داشته باشید که فرد مذکور به شدت به آن نیاز دارد، او قطعا جذب شما خواهد شد.
آیا فکر کردن به یک فرد، باعث جذب او خواهد شد ؟
منطقی نیست که بخواهید تمام زندگی خود را به شکل رویا پردازی، روی این اصل بنا کنید. بسیاری از افراد آنچنان غرق در قانون جذب میشوند که زندگی آنها فقط تبدیل به خیالپردازی روزمره میشود. بله، قانون جذب وجود دارد، با این وجود، نکات ظریفی در استفاده از قانون جذب وجود دارد که باعث میشود هرگز نتوانید فقط با خیالپردازی کردن، به چیزی که میخواهید برسید(بر خلاف ادعای مستند مشهور راز).
بخشهای بزرگی از توان شما در ضمیر ناخودآگاهتان قرار دارد که تاکنون بهره زیادی از آن نبرده اید. با تسلط بر بخش ناخودآگاه ذهن خود، شما قادر خواهید بود باعث رخ دادن شگفتیهایی شوید که تاکنون در زندگی شما وجود نداشته و هیچ توصیفی برای نحوه رخ دادن آنها ندارید(همانطور که احتمالا قبلا تجربه کرده اید).
شباهت و جذب
تحقیقات نشان میدهد هرچقدر که یک فرد بیشتر در معرض شخصی قرار داده شود، احتمال عادت کردن و جذب شدن او بیشتر خواهد شد. از نظر علمی، مردم کسانی را دوست دارند که چهره آنها متقارن تر است زیرا پردازش چنین چهره ای، برای ذهن انرژی کمتری میسوزاند. به همین علت است که انسانها چهره چنین افرادی را جذاب تر میبینند.
از طرف دیگر هرچقدر که یک فرد را بیشتر ببینید، ذهن شما با نحوه پردازش چهره او بیشتر آشنا شده و به همین علت تشخیص چهره او برای ذهن شما انرژی کمتری میسوزاند. به همین علت رفته رفته او را جذابتر خواهید یافت و چه بسا عیبهایی که دیگران در چهره فرد مذکور میبینند را نبینید.
این بدین معناست که به احتمال زیاد هرچقدر فردی شما را بیشتر ببیند، بیشتر عاشق شما خواهد شد(به شرطی که از حدی بیشتر نشود) و هرچقدر فردی شما را کمتر ببیند، احتمالعاشق شما شدن کمتر خواهد بود.
بنابر این، اگر همه جزییات وجود خود را شبیه یک فرد کرده و علایق و چیزهایی که از آن متنفرید، شبیه به او باشد، فرکانس فکری شما به یکدیگر نزدیک تر شده و بهتر میتوانید او را جذب کنید.