معمای حقیقت داشتن یا نداشتن قوانین و قواعد مختلف در این جهان
یک دسته ازسوالاتی که معمولا ذهن همه افراد را تاسنین بالا درگیر میکند، جستجو درباره حقیقت داشتن یا نداشتن برخی قوانین و قواعد در جهان است. اما واقعا چه چیزی حقیقت دارد و چه چیزی حقیقت ندارد ؟
شما خود، دیوارهای واقعیتی که در آن زندگی میکنید را میسازید
یک شخص، حتی وقتی در معرض بیماری قرار میگیرد، بیمار نمیشود. دیگری حتی وقتی از صد کیلومتری یک فرد مریض رد میشود نیز بیمار میشود.
یکی باور دارد تله پاتی وجود ندارد، دیگری نه تنها آنرا تجربه میکند، بلکه مدتهاست از آن استفاده میکند.
یکی باور دارد نعل اسب برایش شانس می آورد، و در دنیای او، واقعا هم چنین میشود، دیگری آنرا از منظر علمی نگاه میکند و میگوید امکان ندارد، تو یک احمق هستی ! و واقعا هم در دنیای او، نعل اسب شانس نمی آورد.
یکی میگوید از نظر ریاضی واقعا غیر ممکن است که چنین رخدادی رخ دهد، دیگری آنرا به راحتی و بارها تجربه میکند.
یکی باور دارد قانون جذب وجود دارد و از آن استفاده نیز میکند، دیگری آنرا رد میکند و دلایل عملی نیز برایش می آورد.
یک شخص مدتها سیگار میکشد، و بیش از دیگران عمر میکند و سرطان هم نمیگیرد.
یک شخص به پاک ترین و بهداشتی ترین شکل زندگی میکند، اما نهایتا به علت سرطان، به سرعت میمیرد.
حال مشکل اینجاست: افرادی که شناختی از حقیقت این جهان و نحوه عملکرد آن ندارند، مدام سر این سوالها و تفاوتها، بحث میکنند و یکدیگر را احمق، بی سواد و نادان خطاب میکنند.
اما به راستی حقیقت چیست ؟ نگران نباشید، قدرت نامحدود در کنار شماست !
هر قانونی، در تونل واقعیت مربوط به آن صادق است
مدتهاست دنبال حقیقت ها گشته اید. مدتهاست اخبار پزشکی را دنبال میکنید تا متوجه شوید چه چیزی سرطان زاست و چه چیزی سلامت است. مدتهاست به دنبال قوانینی میگردید (مثلا قانون جذب، و غیره) که زندگی شما را متحول کند. اینها همه ویژگی سطح هوشیاری پایین است.
اما آیا در این مدت، تاکنون به این فکر کرده اید که شاید، فقط شاید، هیچ چیز از درون خود، قدرتی نداشته باشد، مگر اینکه شما به آن باور و قدرت اثر گذاری دهید ؟! اگر پاسخ مثبت است، تبریک میگوییم، شما به نکته مهمی از حقیقت این جهان پی برده اید !
حقیقت دنیا این چنین است که شما خود، واقعیتی که تجربه خواهید کرد را میسازید(مثلا با باورهای خود). وارد هر تونل واقعیتی که شوید، قوانین مربوط به آن صادق اند. وقتی یک شخص وارد تونل واقعیت منطقی و ریاضیاتی میشود، قطعا قوانینی که خارج از منطق باشند، برای او صدق نخواهند کرد و در زندگی او، چنین چیزهایی حقیقتا کار نمیکنند. وقتی شما به قانون جذب باور نداشته باشید، قانون جذب برای شما کار نخواهد کرد. و وقتی در تونل واقعیتی وارد شوید که در آن قانون جذب وجود دارد، نه تنها از آن بهره میبرید، بلکه به خوبی برای شما کار میکند. وقتی به قابلیتهای ماورایی و فراحسی انسان باور نداشته باشید، آنها را تجربه نخواهید کرد، حال آنکه عده بسیاری از آنها استفاده میکنند.
به هر حال باید بگویم شما بینهایت هستید. شما تمام جهان هستید. مگر اینکه خود نخواهید ! در اینصورت قوای شما به اندازه واقعیتی که با باورهایتان برای خود ساخته اید، کوچک خواهد شد. و همه چیز نیز واقعی به نظر خواهد رسید.
اینکه چرا و چگونه چنین چیزی رخ میدهد و مسئول این رخ دادن یا ندادن کیست، خارج از بحث این مقاله است، اما بصورت خلاصه، ذهن شما مسئول همه اینهاست و واقعیتی که در آن زندگی میکنید را برای شما میسازد.
از نظر قدرت نامحدود، چه کسی از نظر ذهنی رشد یافته است ؟
کسی که متوجه شود باورها، قدرت خود را از درون خود او گرفته اند و به تنهایی، هیچ قدرت بیرونی ندارند، هرگز به دنبال یک باور مطلق و صحیح نخواهد گشت. افرادی که رشد کافی را نداشته اند، از بحث کردن درباره باورهای خود و دیگران(مثلا وجود یا عدم وجود قانون جذب، تله پاتی، خواندن فکر، وجود موجودات مختلف و…) لذت میبرند. حال آنکه فرد رشد یافته، میداند که باورهای او، جهان موازی که در آن زندگی میکند را ساخته و در هر جهان موازی، باورهاو قواعد خاص آن جهان صادق اند. بنابر این باورهای شما هستند که کار کردن یا نکردن یک قانون یا قاعده را تعیین میکنند. اگر بتوانید به این درک برسید، هوشیاری بالایی را بدست آورده اید.
هرچیزی که باورش کنید، برای شما واقعا رخ میدهد. حتی اگر بسیار احمقانه باشد! این جمله را فقط از کسانی خواهید شنید که درک عمیقی از حقیقت این جهان پیدا کرده اند. آنها به دنبال یافتن صحت قوانین جهان نیستند، آنها متوجه شده اند که خود باعث اثر گذار کردن قوانین، در زندگی خود شده اند.