شما آزاد هستید هرکاری کنید یا هر حسی داشته باشید
یکی از چیزهایی که معمولا توسط انسانها فراموش میشود، این است که آزادند هرکاری کنند یا هر حسی داشته باشند. احتمالا این جمله را بدیهی بدانید و تعجب کنید که چرا قدرت نامحدود چنین مقاله ای نوشته است، اما پس از خواندن این مقاله متوجه خواهید شد که سالهاست در سطح ناخودآگاه، محدودیتهای بسیاری بر رفتارها و احساسات شما تعیین شده است(توسط خود شما، جامعه یا…) که علت اصلی مشکلات احساسی و رفتاری، و همچنین عامل اصلی گسترش چیزهایی که نام آنها “بد” گذاشته شده، در جهان است.
برای خود محدودیت تعیین نکنید
شما آزاد هستید ترس را تجربه کنید همانقدر که آزاد هستید شجاعانه رفتار کنید.
شما آزاد هستید حین سخنرانی، بترسید و صدایتان بلرزد، همانقدر که آزاد هستید با غرور و افتخار آفرین ظاهر شوید.
شما آزاد هستید از ساده ترین چیزها ناراحت شوید همانقدر که آزاد هستید بدترین رفتارهای دیگران را به سادگی ببخشید.
شما آزاد هستید از دست برخی افراد، حتی به خاطر کم اهمیت ترین موضوعات عصبانی شوید، همانقدر که آزادید در هر حالت، خوش رفتار باشید.
شما آزاد هستید بخیل باشید و یک ریال هم به هیچکس ندهید، همانقدر که آزاد هستید به همه جهان بخشش کنید و دست دیگران را بگیرید.
شما آزاد هستید که تا انتهای عمر به شدت افسرده باشید، همانقدر که میتوانید تحت هر شرایطی خوشحال باشید و از زندگی لذت ببرید.
شما آزاد هستید به کسی که با او هستید و به شما فقط خوبی کرده است، بدون هیچ دلیلی خیانت کنید، همانقدر که آزاد هستید با همه وجود و تا ابد به او وفادار بمانید و پاسخ همه خوبیهایش را با عشق بینهایت به او بدهید.
شما آزاد هستید یک دروغگوی حرفه ای باشید و هرگز صداقت نداشته باشید، همانقدر که میتوانید همواره در ارتباطهای خود با دیگران صداقت داشته باشید.
شما آزاد هستید تمام عمر خود را به بطالت گذرانده و وقت کشی کنید، همانقدر که آزادید از ثانیه به ثانیه عمر خود بهره ببرید و رشد کنید.
شما آزاد هستید از یک جوجه وحشت داشته باشید، همانقدر که آزاد هستید از یک دایناسور نترسید و شجاعانه در برابر آن ظاهر شوید(و سپس خورده شوید!).
شما آزاد هستید یک عمر برای کسی از عزیزانتان که فوت کرده است، گریه کنید و افسردگی شدید را تجربه کنید. همانقدر که آزاد هستید دوباره از جای خود بلند شوید و زندگی را بسازید.
شما آزادید یک معتاد خیابانی شوید، همانقدر که آزادید یک پزشک و یا فرد مفید برای همه جامعه و خانواده خود باشید.
شما آزادید درس نخوانید و بیسواد بمانید، همانقدر که آزادید مطالعه و پیشرفت کنید و بزرگترین ابداعات را برای آینده بشر داشته باشید.
شما آزادی کامل دارید که به همه انسانهای روی زمین بدترین جنایتها را انجام دهید، همانقدر که آزادی کامل دارید که عشق بی قید و شرط را به همه مخلوقات داشته باشید و به همه نیکی کنید.
شما اختیار کامل دارید که هرچقدر که میخواهید اشتباه کنید، همانقدر که میتوانید هرچقدر که خواستید انتخابهای سودمند و موثر انجام دهید.
شما آزاد هستید که فقط کاری که دوست دارید را انجام دهید، همانقدر که آزاد هستید کارهایی را انجام دهید که اصلا علاقه ای به انجامشان ندارید اما برای شما مفید هستند.
شما آزاد هستید زیاد بخوابید، همانقدر که آزاد هستید کمتر بخوابید و رشد کنید.
اگر خوب دقت کنید، وقتی این سطح از آزادی را تجربه کنید، اتفاقا انتخابهای خوب بیشتری خواهید داشت ! هرچقدر آزادی را بیشتر حس کنید، به “ارزشها و خوبیها” وفادارتر خواهید ماند.
آیا به این سطح از آزادی خود توجه کرده بودید ؟!
جملات بالا را چندین بار به خوبی بخوانید. یکی از مهمترین علل جنایات در طول تاریخ، محدودیتهایی است که توسط جامعه یا موارد مختلف بر انسانها تحمیل شده است. وقتی یک چیز ممنوع شود، ضمیر ناخودآگاه شما به عنوان یک انسان، دربرابر آن مقاومت میکند و اتفاقا تمایل شما به انجام کاری که ممنوع است، بیشتر خواهد شد.
در واقع علت اصلی و نهان جنایات، خیانت کردن ها، افسردگی ها، وقت کشی ها، عصبانیت ها و همه مشکلات دیگری که در جهان میبینید، این است که افراد یک “اجبار پنهان” را در سطح ناخودآگاه نسبت به خوب بودن احساس میکنند. هرچقدر انسانها آزادی خود را عمیق تر احساس کنند و بیشتر با آن ارتباط برقرار کنند، جرمها، جنایتها و همه چیزهایی که نام آنها “بد” گذاشته شده است، کمتر خواهند شد.