لطفا حین استفاده از قانون جذب، علوم خود را بصورت موقت به سطل زباله انداخته، یک فرد بیسواد، ساده و احمق شوید !
یکی دیگر از مهمترین دلایلی که باعث میشود قانون جذب برای افراد کار نکند، این است که احمق نیستند و زیاد بلدند !!! ممکن است حس کنید از مطرح کردن این مساله قصد شوخی دارم، اما کاملا جدی هستم. وقتی نیمکره چپ یا همان تحلیلگر ذهن شما، زیاد از حد کار میکند و علوم زیادی را بلد هستید، دسترسی شما به عملکرد های متافیزیکی وجودتان و در حقیقت دسترسی شما به هوشیاری، به شدت کاهش پیدا میکند و به همین علت قانون جذب برای شما عمل نخواهد کرد و ارتعاشات فکری شما، در همان لایه های درونی، و از طریق پرسشهای بی پایان شما، متوقف خواهند شد.
لطفا با حماقت مطلق وارد شوید !
یک فرد بسیار ساده و بی سواد که هیچ چیز از تمام جهان نمیداند، با باور عمیق به خوش شانسی آوردن یک نعل اسب، مدام خوش شانسی می آورد و تمام رویدادهای خوب را برای خود و زندگی اش رقم میزند و شما فقط میگویید : “شانسش رو نیگاه ! ما اینهمه سواد داریم از این شانسا برامون رخ نمیده ! “. اما چرا ؟!
وقتی شما زیاد میدانید و مطالعات زیادی دارید، همین مساله باعث میشود ذهن شما اعتیاد به دانستن نحوه عملکرد هر چیز داشته باشد. مثلا شما دوست دارید بدانید که واقعا چطور ممکن است قانون جذب برای من عمل کند و چیزی که میخواهم را جذب زندگی من کند !؟ حال آنکه یک فرد ساده، کاملا این قانون را به سادگی باور میکند و به کائنات اجازه عملکرد میدهد و همین باور عمیق و بی چون و چرا، همه چیز را باعث میشود.
حتی اگر علم زیادی دارید، حتی اگر فکر میکنید خیلی باسواد هستید، لطفا حین استفاده از قانون جذب یا قوانین مشابه، سواد خود را موقتا به سطل زباله انداخته و با حماقت مطلق وارد شوید ! گویی هیچ نمیدانید و صفر مطلق هستید. کار و خواسته خود را به مکانیزم های متافیزیکی جهان آفرینش و ضمیر ناخودآگاه خود بسپارید و فقط روی ارتعاشات درونی خود متمرکز باشید زیرا جهان فیزیکی و رویدادهای آن، شکل تراکم یافته ی ارتعاشات درونی شماست. اجازه دهید قانون جذب عملکرد خود را به اتمام برساند. و مدام سعی در تحلیل چگونگی رخ دادن آن نداشته باشید ! مهم نیست چگونه ! مهم این است که شما به چیزی که میخواهید رسیده اید ! (چطور ارتعاشات فکری قدرتمند تولید کنید ؟)