آیا توان و شهامت زندگی در وضعیت “نمیدانم” را دارید ؟!
یکی از قدرتمند ترین وضعیت هایی که منشا بزرگترین رشد های شماست، وضعیت “نمیدانم” است. روند عادی در زندگی یک فرد این است که روز به روز معلومات شما بیشتر میشود و روز به روز بیشتر “فکر” میکنید که حقیقت و پیچیدگی آنرا متوجه شده اید. با این وجود، اگر کمی باهوش باشید، متوجه میشوید که فقط “فکر” میکنید همه چیز را فهمیده اید ! به زودی خواهید فهمید که همین “نمیدانم”، منشا بزرگترین اکتشافات درونی و رشدهای شماست.
قدرت “نمیدانم!”
همانطور که در مقاله “شما هرگز نخواهید مرد” مطرح شد، مسیر زندگی اجتماعی، جامعه، مدرسه، زبان، تمام صحبتهای شما و …اجزایی هستند که دائما سعی دارند(نه لزوما بصورت عمدی و بر اساس یک توطئه و با نگاهی بدبینانه !) یک “من” بسازند و آنرا محکم تر و قویتر کنند(و در نتیجه از حقیقت دورتر شوید !). یک “من” مصنوعی و مجزا که باید پر از “میدانم” های کودکانه نسبت به شگفتی خلقت باشد و “نمیدانم” برای او علنا شرم آور و نوعی جرم محسوب میشود !
حال سوال اینجاست که چقدر میتوانید در وضعیت “نمیدانم” زندگی کنید !؟ آیا میتوانید قبول کنید که بشر با همه پیشرفتها و ابزارهای خارق العاده علمی خود، در توصیف حقیقت با عجز مطلق مواجه بوده است ؟! چقدر میتوانید در “نمیدانم” زندگی کنید و از “میدانم” های مصنوعی خود دور شوید ؟
برای اینکه رشد غیر قابل تصوری کنید و حقیقت را واقعا تجربه کنید، یکی از تناقضها و تضادهایی که باید بتوانید برای مدت طولانی، درون خود حمل کنید، توانایی کنار گذاشتن همه چیزهایی که تاکنون یاد گرفته اید، شک کردن به همه چیزهایی که تاکنون یاد گرفته اید و زندگی در وضعیت “نمیدانم” است…
باید هوشیار شوید که بشر از ریزترین اجزای سازنده این جهان، اطلاعی ندارد و حتی یک “اتم” را نتوانسته واقعا درک کند. پس در این میان و با این توصیف، مشکل “نمیدانم ؟!” چیست !؟ شاید بد نباشد یاد بگیرید در نمیدانم های خود زندگی کنید. آنجا منشا رسیدن به بزرگترین “میدانم” هاست.