تغییری جزیی ولی بسیار موثر در ادبیات مورد استفاده تان، که هوشیاری شما را بالاتر میبرد
” اگر هوشیاری خود را، حتی فقط برای 1 درصد هم بالاتر ببرید، زندگی کاملا بهتر و متفاوتی را تجربه خواهید کرد…(قدرت نامحدود) “
زبان، تقریبا مهمترین ابزاری است که تونل های واقعیتی که تجربه میکنید را رقم میزند. و این بدین معناست که بخش بزرگی از تجربه شما از زندگی و احساسات درونی که در طی روز تجربه میکنید، عصبانی شدنهایتان، افسرده شدن هایتان و…توسط نوع ادبیات و زبانی که استفاده میکنید رقم میخورد. در این مقاله ادبیات ساده ای را یاد خواهید گرفت که از غرق شدن شما در تونل های واقعیت جلوگیری میکند.
تونلهای واقعیتی که تجربه میکنید
در مقالات متعددی در مورد تونل های واقعیت صحبت شده است. بصورت خلاصه، وقتی به یکباره حس و حال افسرده پیدا میکنید، وقتی به یکباره نا امید میشوید، وقتی به یکباره عصبانی میشوید و حتی با یک فرد دست به یقه میشوید، در تمام این موارد، شما غرق یک تونل واقعیت شده اید و احساساتتان تغییر یافته و برای لحظاتی هوشیاری خود را از دست داده، و از خود غافل شده اید. بزرگترین ضربه هایی که در طول عمر خود میخورید، دقیقا لحظه ایست که هوشیاری خود را از دست میدهید. اما چطور میتوان این هوشیاری را افزایش داد ؟ یک راه میانبر سریع، تغییر ادبیات و نحوه صحبت کردنی است که مورد استفاده قرار میدهید.
یک تغییر کوچک در ادبیات برای افزایش هوشیاری
به جای گفتن “عصبانی هستم”، از ” دارم حس عصبانیت رو از درون تجربه میکنم” یا عبارت “شرایط فعلی برای من عصبانی کننده به نظر میاد”، استفاده کنید. ممکن است حس کنید تفاوتی میان این دو وجود ندارد ! اما در عمل، تفاوتی بزرگتر از فاصله زمین تا آسمان میان ایندو وجود دارد ! استفاده از عباراتی مانند : “حس میکنم، فکر میکنم، اینطور برام به نظر میاد، اینطور دیده میشه برام و…”، باعث میشود شما کماکان هوشیاری خود را حفظ کرده و غرق آن تونل واقعیت خاص نشوید و در نتیجه هوشیاری خود را بیشتر حفظ کنید و تصمیمات و رفتارهای بهتری به نمایش بگذارید. چند مثال دیگر(داخل پرانتز، عبارات بهتر جایگزین ذکر شده اند) :
- من افسرده هستم.(“حس” افسردگی رو دارم تجربه میکنم)
- من افسرده هستم.(دکترا گفتن من افسرده به نظر میام)
- من خیلی تنهام(چند روزه که فکر و حس تنهایی رو از درون تجربه میکنم و به ذهنم میاد)
- من شکست خوردم(همه چیز داره اینطور برام به نظر میرسه که انگار من یه شکست خورده ام)
- درد داره منو میکشه(من دارم درد رو تجربه میکنم)
چرا این ادبیات موثر است ؟
توجه انسانها مدام میان دیده شده و بیننده(خودشان)، جابجا میشود و همین جابجایی توجه، چیزی است که خطرناک است ! مثلا حین یک دعوا با فردی دیگر، به محض اینکه توجه شما از درون خودتان به سمت جهان بیرون و رفتارهای بد طرف مقابل محو شود، چه بسا به یکباره واکنش بسیار تندی را به او نشان دهید، واکنشی که سالها حسرت را برای شما به بار آورد.
کاری که این نوع ادبیات انجام میدهد، این است که به شما یاد آوری میکند یک بیننده (خودتان) اینجا وجود دارد که علت “تجربه شدن” موضوع، حس، یا فکر “تجربه شده” است. چون شما هستید و وجود دارید است که فکر یا حس خاصی را تجربه میکنید. چون شما هوشیار هستید و وجود دارید است که شرایط برای شما جور خاصی به نظر میرسد. که اگر شما نبودید، چنین چیزهایی نیز تجربه نمیشد ! در حقیقت هر آنچه شما تجربه میکنید، وجود خود را از درون شما میگیرد. این نوع ادبیات، شما را با آگاه کردن به این مساله، بسیار هوشیار تر میکند. مطالعه مقالات اختصاصی قدرت نامحدود در زمینه هیپنوتیزم، قدرت شما در استفاده بسیار حرفه ای تر از زبان برای تاثیر گذاری بیشتر روی خود یا دیگران را بالاتر میبرد.