پاسخ به پرسش یکی از قدرت نامحدودیها : کلمه “هوشیاری” را پس زمینه گوشی ام کرده ام تا از یادم نرود
به سوال ظریفی که توسط یکی از همراهان خوب قدرت نامحدود پرسیده شد توجه کنید :
” با سلام و تشکر از اینکه مسیر حقیقت را برای ما روشن میکنید
سوالی داشتم و آن اینکه، پس از مطالعات زیادی که در سایت شما داشتم اکنون کاملا متوجه شده ام که چقدر ناهوشیارانه زندگی میکردم و اصلا روی هوشیاری ذهن خودم کار نکرده بودم. در حقیقت متوجه شدم و مستقیما تجربه کردم که بصورت عادی ما حتی 1 درصد هم هوشیار نیستیم و مهمتر از همه سطوح هوشیاری بینهایت هستند و حتی یک درصد ارتقای هوشیاری فعلی، زندگی مارا به شکل قابل توجه ای دچار تحولات مثبت میکند(و این را در زندگی خود به وضوح دیدم). و فهمیدم که واقعا اگر هوشیاری خود را افزایش ندهم، انگار همه چیز به شکل تقدیر و سرنوشت و اجباری است.
با توجه به این نکته، پس زمینه گوشی و کامپیوتر ام را به کلمه Consciousness (هوشیاری)، تغییر داده ام تا هوشیار بودن و هوشیارانه در لحظه حضور داشتن و زندگی کردن، در هر لحظه از یادم نرود. نظر شما درباره این کار چیست ؟ مطمئن هستم مثل همیشه بهترین پاسخ را از قدرت نامحدود میتوانم بگیرم. با تشکر ویژه از قدرت نامحدود “
هوشیاری، یا کلمه هوشیاری !؟
انسانها معمولا از “اشاره گر هایی” استفاده میکنند تا چیزی را به یاد خود بیاورند. مثلا ممکن است یک علامت x روی دست خود بزنید تا به یاد بیاورید که باید حین برگشتن به خانه چیزی بخرید. در این حالت، علامت x، خودِ فرآیند خرید کردن نیست، اما اشاره گریست که به خرید کردن اشاره میکند و آنرا به یاد شما می آورد.
در مورد عکس پس زمینه ای که با هدف حفظ هوشیاری برای گوشی و کامپیوتر خود انتخاب کرده اید، باید گفت اول از همه، خوب به پیشفرض و Presupposition(فعلا به عنوان پیغام غیر مستقیم آنرا بشناسید) این کار دقت کنید. انسانها چیزی را مینویسند که قرار است آنرا از یاد ببرند و ذاتا فرار باشد. در حقیقت هرچند شما با هدف و قصد مثبت و به منظور یادآوری، کلمه “هوشیاری” را جلوی چشم خود قرار میدهید. اما در عمل، پیغام ضمنی این کار برای ناخودآگاه شما این است که “هوشیاری”، ذاتا تمایل به فرار از مقابل چشمتان و تمایل به از یاد رفتن دارد پس باید آنرا به زور مقابل چشمتان قرار دهید ! که این پیشفرض اثرات مخرب بسیار بیشتری را خواهد داشت و باعث ناهوشیاری بیشتر شما میشود ! نکته عجیب و ظریفی است، نه !؟ همین ظرافت هاست که مسیر رشد را حساس تر میکند و لازم میکند که حتما یک مرجع روشنگر، خصوصا در مراحل ابتدایی به شما کمک کند.
نکته دیگر اینکه باید بدانید حتی کلمه ی “هوشیاری”، هیچ ارتباطی به خود هوشیاری حقیقی و بودن در این لحظه ندارد ! حتی زمانیکه هوشیاری را به یک کلمه تبدیل میکنید، شما در حال دورتر شدن از “خودِ هوشیاری حقیقی” و درحال دور شدن از “همین لحظه” هستید. هوشیاری، همان بخشی از وجود شماست که در این لحظه “حاضر” است و وجود دارد و ناظر هرچیز دیگریست. حتی ناظر آن کلمه که به پس زمینه گوشی خود زده اید ! در واقع شما با این کار، محو یک کلمه میشوید و ناظری که بیننده آن کلمه است و فقط در این لحظه میتواند تجربه شود را دوباره فراموش میکنید !
ذهن تمایل دارد موضوعات را تبدیل به یک کلمه یا ایده ذهنی کند و مثلا به پس زمینه گوشی بزند تا خیالش راحت شود و بعد دوباره غرق ناهوشیاری شود ! حال آنکه به محض اینکه حتی محو “کلمه ی هوشیاری در پس زمینه گوشیتان” شوید، دقیقا در همان لحظه از هوشیاری دور شده اید ! حتی زمانیکه در حال افسوس خوردن به خاطر ناهوشیاری و اشتباهات خود در گذشته هستید، هرچند فکر میکنید که در حال رشد هوشیاری خود هستید، اما با این سرزنش کردن خود، دوباره از هوشیاری در این لحظه دور شده اید !! هوشیاری چیزی است که فقط میتوانید در همین لحظه تجربه اش کنید. اگر آنرا به یک هدف در آینده، به یک کلمه یا به هرچیز دیگری تبدیل کنید، دیگر هوشیاری نیست ! بلکه یک فکر و ایده ذهنی از هوشیاری است که هیچ ربطی به آن ندارد. این، نکات ظریفی بود که در پاسخ به این پرسش، به ذهن رسید. عشق بی پایان به شما قدرت نامحدودیهای عزیز