چطور به عمیق ترین نیت های فرد مقابل دقیقا آگاه شوید ؟
به عنوان مثالهایی پیش پا افتاده و روزمره، تصور کنید ماشین شما خراب شده است و میخواهید آنرا به یک تعمیرگاه خوب و منصف ببرید و هیچکس را در تمام شهر نمیشناسید ! یا اینکه در یک کشور خارجی هستید و میخواهید به یک رستوران خوب بروید، بدون اینکه کسی سر شما کلاه بگذارد(یا حتی در کشور خودتان هستید و میخواهید رستورانی با غذای خوب را شناسایی کنید) ! یا حتی میخواهید با کسی ازدواج کنید و او را دقیق نمیشناسید. آیا میتوان به عمیق ترین نیت های فرد مقابل پی برد ؟
آگاه شدن به عمیق ترین نیت های فرد مقابل
آگاه شدن به نیت های فرد مقابل موضوع مهمی است و میتواند در زمانهای گوناگون، به شما کمک بسیار ویژه ای کند و جلوی بسیاری از آسیب ها را دقیقا در زمان مناسب و قبل از اینکه دیر شود بگیرد. بر این اساس، سوالی که مطرح میشود این است که آیا واقعا میتوان به عمیق ترین نیت های فرد مقابل آگاه شد ؟
جمله ای که باید عمیقا روی آن متمرکز شوید این است :
“هر آنچه که میخواهید از طرف مقابل بدانید، چه پنهان و چه آشکار، دقیقا در همین لحظه وجود دارد. فقط کافیست در لحظه حضور داشته باشید تا بتوانید همه چیز را ببینید. همه چیز در همین لحظه در مقابل چشمان شماست. حتی اگر قرار است کسی 20 سال بعد ضرری به شما بزند، در همین لحظه میتوانید آنرا ببینید… البته فقط به شرطی که هوشیارانه در همین لحظه حاضر باشید. “
در مثالی که در ابتدای مقاله ذکر شد(بردن ماشین به تعمیرگاه خوب!)، مشکلی که مردم دارند این است که مثلا وقتی به دنبال یک تعمیرکار خوب برای تعمیر خودروی خود هستند، حین تعامل اولیه با فرد مقابل، در لحظه حضور ندارند، بلکه در افکار و نگرانیهای ذهنی خود درگیرند(مثلا فکر کردن در مورد اینکه نکند آن تعمیرکار ماشینم را خراب کند، یا چطور فرد مناسب را پیدا کنم، یا این فرد چقدر پول از من خواهد گرفت یا…). و همین عدم حضور در لحظه باعث میشود شما خیلی چیزها را نبینید. چیزهایی که چه بسا اگر در لحظه حاضر بودید، تماما به آنها آگاه میشدید.
اگر فقط و فقط در لحظه حضور داشته باشید، حتی آینده نیز در همین لحظه نقش بسته است و خواهید توانست آنرا ببینید. مثلا قبل از اینکه با کیفیت غذای یک رستوران جدید مواجه شوید، میتوانید با حضور در لحظه، کیفیت غذای آن رستوران را در انرژی که از ارتباط با گارسون یا هر بخش دیگر آن رستوران میگیرید، متوجه شوید. اگر در لحظه حاضر باشید، حتی دیوارهای یک رستوران هم حرفهایی برای گفتن به شما خواهند داشت و احساسات و الهاماتی را به شما القا میکنند که همه چیز را برای شما روشن میکند.
اشتباه نکنید ! منظور این نیست که بگویید : “خب ! گارسون با من بد رفتار کرد پس غدا هم بد است !!! یا اینکه بگویید دیوار کثیف است، پس غذا هم بد است !!!”. نه ! اینها همان چرخه های فکری معیوب اند که حضور در لحظه را از شما گرفته اند و شما را به یک دستگاه قضاوت کننده تبدیل میکنند. اگر اینطور قضاوت میکنید که خودِ این قضاوت کردن هم مشکل عدم حضور در لحظه است. دریافت ها و الهاماتی که از حضور در لحظه دریافت میکنید، بسیار ظریفتر است و وقتی ذهن شما کاملا ساکت باشد دریافت میشوند. مثلا یک “دانستن بی تردید ولی بی دلیل” یا یک حس درونی، که چه بسا دلیلی هم برای آن ندارید ! یا به عبارتی شما چیزی را میدانید، و نمیدانید که چطور آنرا میدانید !!! اما آنرا میدانید و به آن یقین دارید !! این همان احساسات شهودی شماست که تکنولوژی بسیار پیشرفته تر در وجودتان است !
کسانیکه به خوبی در لحظه حاضرند، چیزهایی را میبینند که دیگران نمیبینند. مثلا در مثال روزمره ی یافتن یک رستوران خوب، کسیکه در لحظه حاضر باشد، به خوبی میتواند “حس نیاز و کم ارزش بودن” را از رفتار و از سطح انرژی تمام کارمندان رستوران حس کند(که یک نشانه منفی است). و مثلا متوجه شود که آیا این رستوران، خودش خود را با ارزش میداند ؟(که در اینصورت میتواند نشان دهنده ارزش آن رستوران باشد). یا خود را بی ارزش میداند و به مشتری به عنوان پول، طعمه، یا یک دستاورد و یک چیز با ارزش تر از خودش نگاه میکند(که در اینصورت مطمئن باشید کیفیت غذا هم فاجعه خواهد بود !، مثل جاهایی که زیاد از حد چاپلوسی میکنند که یک نشانه منفی است. دقت کنید که چاپلوسی با احترام متفاوت است) !؟! بازهم تاکید میشود که نشانه ها بسیار ظریفند و لزوما، حتی مثل آنچه که گفته شد پر رنگ و واضح نیستند(مثلا چه بسا یک زبان بدن ظریف از طرف مقابل، کلی چیز را برای شما روشن کند)، و همین اهمیت حضور کامل شما در لحظه را بیشتر میکند. هوشیاری کامل، تمام چیزی است که برای یک زندگی بینظیر نیاز دارید…(مقاله اختصاصی Controlled Remote Viewing، آگاه شدن از هرچیزی در هر زمان و مکان به سبک متدی از ارتش آمریکا)