زلزله از درون شما می آید، نه اینکه قربانی چیزی در جهان بیرون خود شوید
شاید عمیقا تصور داشته باشید که زلزله یک بلای طبیعی بیرونی است که به یکباره و از بیرون نازل میشود و ممکن است هر لحظه شما را طعمه خود کند…اگر چنین است، ادامه مقاله را مطالعه کنید…
زلزله، اول از همه از درون شما رخ میدهد…
آنچه که باید در مورد زلزله یا تصادفات یا طوفان و هزاران بلایایی که دائما رخ میدهد و همه روزه عده زیادی را قربانی خود میکند بدانید، این است که هرگز چیزی از بیرون بر سر شما نازل نمیشود. بلکه برای اینکه “(شما) در یک زلزله حضور داشته باشید و آسیب ببینید، باید چیزی در درون شما همراستا با آن باشد، وگرنه هرگز شما در آن مکان و آن محل و در آن ساعت حضور پیدا نمیکردید”. بسیار جالب است که حتی افراد نسبتا هوشیار، وقتی در شرایطی مانند زلزله یا موارد مشابه گیر میکنند، تصور میکنند که این یکی دیگر از بیرون نازل شده و من اصلا نقشی در آن نداشته ام ! و به همین علت است که گفته میشود هوشیاری سطوحی دارد و هرچقدر که پایین تر باشد، افراد بیشتر حس میکنند “چیزی از بیرون بر سرشان می آید، نه اینکه خودشان نقشی در آن داشته باشند”…
نکته جالب دیگر اینکه ممکن است عده ای که فقط در علمی خاص(مانند زمین شناسی و…) مهارتی دارند، اینکه زلزله از درون وجود و هوشیاری انسان رخ میدهد را کاملا خنده دار دانسته و آنرا خرافات برچسب بزنند ! زیرا سالهاست مطالعه کرده اند که زلزله یک فاجعه در درون زمین است و دلایل کاملا علمی و منطقی بر اساس علم زمین شناسی دارد. و البته اینکه زلزله دلایل کاملا منطقی و زمین شناسی دارد کاملا و قطعا درست است و در سطح جهان فیزیکی، برای کسی که به دنبال علت باشد، معمولا علتی آشکار میشود.
اگر دوباره مثال خوابها و کابوسهای شبانه تان را به یاد آورید، متوجه میشوید که مثلا اگر در خواب زلزله ببینید، فقط کسی متوجه میشود که “خالق این زلزله در اصل خودم هستم” که حداقل کمی از این خواب بیدار شده باشد و هوشیاری او به سطح بیداری از خواب برسد ! در غیر اینصورت، همه کسانیکه در خواب هستند، یا در حال حرف زدن و فرار از زلزله اند، یا اینکه در خواب، دلایل منطقی را برای زلزله پیدا میکنند و مثلا میگویند چون فلان لایه زمین حرکت کرد این زلزله هم رخ داد !!! در واقع چه بسا در یک خواب، یک فیزیکدان بیاید و تابع ریاضیاتی احتمال را برای پیش بینی زلزله طراحی کند، اما غافل است از اینکه اصل موضوع، در حضور او در این خواب در این لحظه است !!!! غافل از اینکه فقط کسانی عمق و ریشه تمام اینها را متوجه میشوند که اول از همه سوال کنند، من در این لحظه وسط این خواب چه میکنم !؟ در حالیکه میتوانستم وجود نداشته باشم و این زلزله را (در خواب) تجربه نکنم ! و خالق تمام این زلزله، همان هوشیاری و درون شماست.
برای اینکه کسی در زلزله شرکت کند و مثلا آسیب ببیند، چیزی در درون باید همجهت با آن باشد. باید یک ناهوشیاری در سطح ناخودآگاه در وجود افراد باشد که نیاز به خلق یک تکان شدید در جهان فیزیکی پیدا کند تا “فرد در چیزی مثل زلزله شرکت کند و آسیب ببیند”. وگرنه خیلی ها دقیقا در روز زلزله به یکباره به جای دیگری میروند، یا اینکه هزاران بلا رخ میدهد اما یک فرد سالم میماند و… . دقت کنید که باورها و نگرشهای قبلی خود مانند رابطه گناه با زلزله را قاطی آنچه گفته میشود نکنید !! اصل موضوع این است که از بخشهای عمیق تری از وجود خود و از رشد عمیق تری غافل شده اید، وگرنه بحث گناه و اینها نیست ! حقیقت این جهان بیکار و اینقدر حقیر نیست که شما را به خاطر گناهانتان رنج دهد یا ادب کند، همه اینها فقط تصورات محدود افراد از خداست که با چنین تصوراتی، آنرا بصورت بت ذهنی حقیر و انتقام جویی در بیرون از خود خلق میکنند ! تصور این خدای کودکانه و انتقام جو را از ذهن خود خارج کنید. بحث میزان ناخودآگاه و ناهوشیار بودن افراد به عمق عظمتی است که در حال حاضر و در عمق وجود شما در جریان است و میتوانید به آن آگاه شوید، در حالیکه چه بسا آنها فقط در یک زندگی مکانیکی روزمره و پر از فکر و خودخواهی غرق شده اند ! این ناهوشیاری از همه مهمتر است که عامل هر چیز دیگری میشود.