آیا آگاه هستید که چه سوالی را به زبان می آورید و چه پاسخی را برای آن انتظار دارید !؟
بعضا و بصورت روزانه سوالهای بسیار عجیبی از قدرت نامحدود پرسیده میشود که لازم است توضیحاتی درباره آنها داده شود.
چه میپرسید و انتظار چه پاسخی را برای سوال خود دارید ؟
چطور چشم سومم را فعال کنم ؟/ یک ربع پیش تله پاتی کردم جواب نداد/ مشابه یک فیلم خارجی که دیده بودم، سعی کردم یکی را هیپنوتیزم کنم ولی نشد، پس هیپنوتیزم حقیقت ندارد./ خدا چیست ؟ /آغاز آفرینش چگونه بوده ؟ /چطور موج فکری ارسال کنم ؟ آیا اگر به جنس مخالف بی محلی کنم جذاب میشوم یا اگر با آنها مهربان شوم ؟!؟! و…
بله آنچه شنیدید برخی سوالاتی است که به قدرت نامحدود ارسال میشود. و اصولا کسانی که سوالی میپرسند، انتظار پاسخ دارند ! اما حقیقت این است که هر چقدر تعداد مقالات، تجارب شخصی و مسیر زندگی شخص من پیش میرود، امکان پاسخ دهی ساده، مختصر و سطحی به چنین سوالاتی نیز غیر ممکن تر میشود، تا حدی که ترجیح بر این است یا پاسخ کوتاهی داده نشده و سکوت اختیار شود، یا اینکه تمام آنچه در 900 مقاله قدرت نامحدود و تا به امروز، برای همه عزیزان نوشته شده را، یکبار از اول، برای فرد سوال کننده از اول توضیح دهیم ! تا نهایتا بشود به سوال فعلی او پاسخ دقیقی داد ! هرچقدر کمتر بدانید، سریعتر میتوانید پاسخ دهید و هر چه بیشتر عمق موضوع را متوجه شوید، بیشتر خواهید دانست که پاسخهای کوتاه و سطحی، لزوما انطباقی با عمق واقعیت ندارند.
حقیقت این است که خیلیها واقعا آگاه نیستند که چه سوالی میپرسند و حتی به این توجهی ندارند که انتظار شنیدن چه پاسخی برای سوال خود را دارند. مثلا کسی که سوال میکند چشم سوم چطور فعال میشود، اول باید دید آیا واقعا میداند چشم سوم چیست ؟ همچنین اگر واقعا عمق این موضوع را کاملا بداند، انتظار دارد در قالب یک متن(منظور پاسخ دهی های کوتاهی است که در تلگرام انجام میشود)، چه پاسخی دریافت کند ؟ مثلا گفته شود چشم سوم یک دکمه در بدن توست که فشار دهی فعال میشود و قابلیت های عجیب پیدا میکنی ! بدیهی است که اگر واقعا فرد سوال کننده، به عمق آنچه سوال میکند آگاه شود و به پاسخی که انتظارش را دارد نیز توجه کند، هرگز چنین سوالی نمیکند. بلکه آگاه میشود که برای رشد در چنین موضوعاتی، نیاز به داشتن مجموعه ای از مهارتهاست که در یک جمله جادویی پیدا نمیشود ! کسی که میپرسد که خدا چیست، واقعا آیا آگاه است چه میپرسد ؟ آیا آگاه است که دوست دارد از من چه جوابی بشنود !؟ مثلا بگویم خدا پیر مردی ریش سفید در آسمان است که لیست مثبت و منفی دارد و اگر بد باشی حالت را میگیرد و خوب باشی به تو جایزه میدهد ؟! همانطور که میبینید، اگر واقعا آگاه باشید که چه میپرسید، خواهید دید حتی به دنبال پاسخهایی قصه گونه و احمقانه برای آن نیز نخواهید بود.
کسی که میپرسد یک ربع پیش تله پاتی کردم و نشد، پس حقیقت ندارد، باید دید آیا آگاه است که چه سوالی دارد میپرسد ؟!؟ آیا آگاه است که تله پاتی یعنی چه و چقدر ظرافت دارد !؟!!؟ همانطور که میبینید، اینکه “یک ربع پیش انجام دادم ولی نشد پس حقیقت ندارد”، جمله ای بسیار شوکه کننده و تعجب آور است زیرا پرسش کننده این تصور را دارد که اصولا مثل نیمرویی که برای صبحانه سرخ کرده، تله پاتی نیز باید عمل میکرد و حالا که نشده پس مشکل از خود موضوع است(نه احیانا نحوه اجرا) ! باید گفت اگر همه چیز به همین سادگی بود که 900 مقاله صوتی و متنی که هر روز هم به حجم آنها اضافه میشود نوشته نمیشد ! هرچند نهایتا خواهید دید همه چیز ساده بوده است، اما تا رسیدن به آن وضعیت درونی، شما باید با پیچیدگی هایی که در اصل خالقشان خودتان بوده اید(هویت دروغین و…)، به نوعی سر کنید و آنها را لحاظ کنید، در غیر اینصورت به نتیجه نمیرسید. بنابر این پس از این قبل از پرسیدن هر سوالی از هر فردی، کافیست از خود دو سوال را بپرسید: آیا آگاه هستم که چه میپرسم ؟! و اینکه چه پاسخی برای سوالم انتظار دارم !؟