ارزشمندترین آرزو و خواسته شما رسیدن به چه چیز یا چه تجربه ایست ؟
افراد در بازه های مختلف زندگی خود، دارای خواسته های متفاوتی هستند و آرزوهای گوناگونی در سر دارند. اما به راستی میان این خواسته های روزمره تان، ارزشمندترین خواسته چه می تواند باشد؟
ارزشمندترین چیزی که میتوانید تا انتهای عمر به دنبالش باشید…
بله ما نیز قبول داریم که پاسخ به این سوال، تا حدی سلیقه ای است و مثلا چیزی که یک نفر به شدت به دنبالش است، ممکن است برای دیگری اصلا جالب نباشد. با این وجود، با این مقاله همراه باشید زیرا چیزی که خواهید شنید، عملا همه سلایق را در بر میگیرد و برای همه، بهترین انتخاب ممکن در زندگی است !
سردرگمی و شفافیت دو قطب متضاد هستند. شفافیت حاصل هوشیاری بالا و سردرگمی نتیجه سطوح پایین هوشیاری است. اکثریت افراد در سردرگمی زندگی می کنند و این تصور را دارند که اتفاقاتی که در زندگیشان می افتد خارج از کنترل آن هاست و دائما نقش یک قربانی را به خود می گیرند، در صورتی که حقیقت آن است که چه آگاه باشید و چه نباشید، شما همواره خودتان تک تک چیزهایی که بر سرتان آمده را با سطح هوشیاری فعلی خود “خلق” کرده اید. البته همه این خلق ها در سطوح عادی هوشیاری، لزوما آگاهانه نیستند و خیلی از آنها ناخودآگاه رخ میدهند.
حقیقت این است که ارزشمندترین خواسته و جایگاه برای هر فرد، هرگز “تجربه کردن(تجربه کننده چیزی بودن) یا رسیدن به یک خواسته” نیست و نمیتواند باشد، بلکه بالاترین حد ممکن که هرچیز دیگری را نیز شامل خواهد شد، تبدیل شدن به یک “خالق هوشیار” است. شما می توانید آرزوها و خواسته های بسیاری داشته باشید و این آرزوها و رسیدن به آن ها می تواند حس بسیار خوشایندی به شما بدهد؛ اما فقط یک لحظه تصور کنید که خودتان یک خلق کننده برای رویدادها و خواسته هایی که میخواهید یا پس از این ممکن است بخواهید شوید، و با رشد و افزایش شناخت و آگاهی از قوانین و اصول این جهان، برای همیشه به همین طریق زندگی کنید ! خالق بودن و آگاهی از قدرت خلق ارادی هر آرزویی که دارید (هوشیاری) هزاران برابر ارزشمندتر و خواستنی تر از تک تک آرزوهایی است که در سر دارید. زیرا با رسیدن به این خواسته ارزشمند، عملا گویی هر چیز دیگری که به دنبالش هستید را نیز به دست آورده اید و در عین حال دیگر هرگز چیزی را از دست نخواهید داد زیرا یک خالق شده اید !
ممکن است مانند خیلیهای دیگر، شما نیز خواهان یک شغل خاص، شرکت در یک پروژه تجاری، داشتن یک رابطه عشقی عالی و رمانتیک یا به دنبال کسب ثروت فراوان باشید که همه این موارد ارزشمند و واقعا عالی هستند. اما ارزشمندتر از همه این ها دانستن این است که چگونه می توانید به صورت ارادی هر زمان هر چه می خواهید را بسازید(حتی اگر یک روز هرآنچه دارید را از دست دهید و مجبور شوید دوباره مانند یک دست فروش از گوشه خیابان رشد را آغاز کنید). وقتی کسی از صفر رشد خود را آغاز میکند، دیگر زندگی آنقدر بخشنده نیست که از ناهوشیاری و اشتباهاتتان به سادگی بگذرد و همه چیز به شدت نیازمند هوشیاری بالا در ثانیه به ثانیه زندگی است(حتی هوشیاری به تک تک افکاری که از ذهنتان عبور میکند). همچنین هوشیاری به اینکه چه چیزهایی جلوی شما را میگیرند و شما را از هدفی که دارید دور میکنند نیز نیاز خواهد بود.
همان طور که در مقالات قبلی هم مکررا ذکر شده است، اصلی ترین مانع برای رسیدن شما به خواسته هایتان، باورهای محدود کننده درون ذهن خودتان هستند که تقریبا همه افراد بلا استثنا در ابتدای مسیر رشد خود، از آن ها به عنوان حقیقت یاد می کنند(مثلا باور عمیق به اینکه بدون پارتی داشتن نمیشود موفق شد)! و در این میان، شاه کلید موفقیت، توجه و هوشیاری کامل به کارهایی که می کنید، افکاری که در سر دارید و احساساتی که درگیرش هستید و اثرات آنها به زندگیتان است. مانند یک آزمایش و یک بازی، لحظه به لحظه به تک تک این موارد دقت کنید و سپس ببینید در نتیجه آن عمل، فکر و یا احساس چه چیزی در زندگی و اطرافتان و در حس درونیتان در هر لحظه حاصل میشود. آیا به مسیر و حسی که پس از رسیدن به خواسته تان خواهید داشت، در همین لحظه نزدیک هستید و همانطوری حس میکنید که پس از رسیدن حس خواهید کرد ؟ آیا با گذر دادن هر فکر، حس بهتری پیدا کرده اید یا حستان بدتر شده است و از هدف خود دورتر شده اید؟ این گونه می توانید باور ها، اعمال، افکار و احساسات خود را ارزشیابی کرده و در جهت رسیدن به نتیجه مطلوب، آن ها را بهینه کنید. کافیست دقیقا مشاهده کنید که چگونه آن ها بر نتایجی که در زندگیتان حاصل می شود و احساسات درونی که در هر لحظه دارید، تاثیر می گذارند. اصول خلق هر چه می خواهید بسیار ساده است با وجود اینکه افراد دائما آن ها را پیچیده میبینند. از همین لحظه کافی است با هوشیاری به هر فکری که از ذهن خود عبور میدهید، آنها را نظارت کرده و تک تک فقط افکاری را انتخاب کنید که به شما حس بهتری میدهند. این، راز خالق شدن است. یعنی حضور در تک تک لحظات و انتخاب هوشیارانه تک تک افکار انرژی بخش و قدرت دهنده. دقیقا مانند نقاشی که کاملا دقت دارد چه ترسیم میکند، نه مانند یک کودک که قلم به دست گرفته و همینطور خط خطی میکند و ناهوشیارانه تابلویی را خلق میکند که نهایتا مطلوبش هم نیست!