به بدن خود بازگردید، در سر و افکارتان گیر نکنید !
امروزه بیشتر فعالیتها، مشاغل رایج و حتی اکثریت ساختارهای جامعه، همه را به سمت گیر کردن در سر و افکار هدایت مینماید. و این موضوع مشکل بزرگی را میتواند برای شما ایجاد کند.
به بدن خود بازگردید
برخی از سوالهایی که از قدرت نامحدود پرسیده میشود، به وضوح نشان دهنده این است که بشر در قرن و وضعیت امروز جوامع، چگونه در سر خود گیر افتاده است. انگار که افراد همه سر هایی پر از فکر و دغدغه دارند اما بخشهای پایین تر از سر، یعنی بدنشان، دقیقا مانند یک تکه گوشت مرده شده است. به عبارت دیگر، انرژی و تمرکز اکثریت افراد جامعه، در طی روز و حتی حین انجام کارهایی که کاملا بدنی هستند، در سرشان گیر می افتد و عملا باقی بدن تماما از یاد میرود و این موضوع مشکلات بزرگی را ایجاد مینماید.
مثلا بعضا سوال میشود که “در چه زمانی و حتی چند بار باید علاقه داشتنم را، به کسی که دوستش دارم به زبان بیاورم !؟ چه کلمات یا جملاتی را دقیقا به کار گیرم !؟”. با شنیدن این سوال، چیزی که به وضوح میتوان دید، این است که گویی بشر در قرن امروز، به فرمول سازی برای همه چیز عادت کرده و حتی برای عشق که یک چیزی قلبی و وجودی است و در لحظه رخ میدهد نیز، به دنبال فرمول میگردد و همین بسیاری ها را تبدیل به ربات هایی مصنوعی میکند ! در سوال پرسیده شده، نباید از یاد برد که، عشق یک چیز حسی است که میتوانید در وجود خود و در قلب خود آنرا حس کنید ! بسیار احمقانه است که حین عشق ورزیدن، بر اساس فرمولهای ریاضیاتی بخواهید عمل کنید ! کسانیکه در جایی که باید از همه وجود و بدن خود استفاده کنند، فقط از کله و منطق خود استفاده میکنند، بیخود ترین نتایج را خلق میکنند و رفتارهایشان بسیار مصنوعی به نظر میرسد زیرا از همه بدن و وجود خود برای ارتباطاتشان استفاده نمیکنند. حتی یکی از دلایل مهم اینکه افراد حین صحبت در برابر جمع استرس میگیرند، این است که انرژی و تمرکز و توجه آنها فقط در سرشان گیر کرده و در نتیجه اسیر افکار میشوند و هیچ آگاهی به بخشهای پایین تر بدن خود ندارند و علت نداشتن ثبات آنها حین حرف زدن مقابل جمع نیز همین است.
بینهایت خنده دار و نگران کننده است که یک فرد بخواهد سوال کند که روزانه چند بار بگویم دوستت دارم و در چه زمانهایی بگویم !؟! و مطمئن باشید همواره مربیان و افرادی خواهند بود که از این جهل استفاده کرده و به کسانیکه این سوالها را میپرسند، حتی دوره هایی آموزشی و طولانی بگذارند !! با این وجود وقت آن است که واقعا به خود بیایید و آگاه شوید وجود شما، فقط سر شما نیست ! شما بدن دارید ! پا دارید ! قلب دارید ! احساس و ادراک دارید ! و احساسات شما در بخشهای مختلف بدن شما حس میشوند ! لزومی ندارد تمام زندگی را در سر خود پیش ببرید و حتی احساسی ترین چیزها را بخواهید تحلیل کنید، زیرا باعث میشود رفتارهای شما ضعیف و مصنوعی به نظر بیاید.