ترس از اعتماد به مردم، چطور به مردم اعتماد کنید ؟
شخصی در یکی از شهرهای ایتالیا وجود دارد که بیش از 5 سال است، بخاطر ترس عبور از خیابان، به یک روستا مهاجرت کرده تا هیچوقت از خیابانی عبور نکند. او در خانه خود زندگی میکند و برای اینکه عبور از خیابان را تجربه نکند، از خانه خود بیرون نمیاید.
علت مطرح کردن این مساله، این نیست که شما فکر کنید او یک دیوانه است ! بلکه او این کار را کرده است زیرا شاهد تصادف بسیار بسیار وحشتناک و غیر قابل پیش بینی دوستش، حین عبور از خیابان بوده است. به همین علت او نهایتا تصمیم گرفت که دیگر هیچگاه از خیابان عبور نکند.
ممکن است این مساله عجیب بنظر برسد اما این موضوع دقیقا چیزی است که برای افراد دارای ترس از اعتماد' target=_blank href='/last-search/?q=اعتماد'>اعتماد به دیگران رخ میدهد. آنها خیانت یا تجربه بدی را در زندگی خود یا دوستان خود میبینند و به همین علت تصمیم میگرند که هرگز به هیچ انسان دیگری اعتماد نکنند.
چرا برخی افراد در اعتماد به دیگران مشکل دارند ؟
اگر یک شخص، در محیطی بزرگ شده باشد که در آن اطرافیانش، بخاطر مشکل در اعتماد و سایر مسائل از هم جدا شده باشند، او ممکن است از اعتماد به دیگران بترسد که البته مقدار معمول از این ترس، منطقی است.
یک فرد ممکن است با دیدن عذابی که دوستانش از تخریب رابطه خود با بی اعتمادی طرف مقابل کشیده اند، دچار مشکلاتی در اعتماد به دیگران شود. مهم نیست که به خودش خیانت شده باشد یا فرد دیگری را دیده باشد که به او خیانت شده است. در هر دو حالت، ضمیر ناخودآگاه او اعتماد به مردم را خطرناک خواهد دانست.
همچنین برخی از دوستان یا نزدیکان، مدام درحال صحبت کردن و انتشار باورهای غلط خود درباره اعتماد به دیگران هستند. این افراد فقط گذشته خود را شرح میدهند و فکر میکنند که این مسائل برای همه رخ میدهد و به همین علت ذهن دیگران را با حرفهای خود مسموم میکنند.
مشکل اینکه فکر کنید مردم غیر قابل اعتماد هستند چیست ؟
اگر به چیزی باور داشته باشید، ضمیر ناخودآگاه شما بصورت مداوم، تمام شواهدی که ثابت میکند آن باور صحیح است را جمع کرده و به شما نشان میدهد و شواهدی را که خلاف باور شما را ثابت میکند، به سادگی از دید شما مخفی میکند ! وقتی باور دارید همه مردم غیرقابل اعتماد هستند، ضمیر ناخودآگاه شما در همه لحظات هرچیزی خلاف باور شما را بدون اینکه متوجه شوید از دید شما مخفی میکند و در عوض هرچیزی که با باور شما همجهت است را برایتان به نمایش میگذارد.
نکته ی بسیار خطرناک این است که وقتی مثلا یک دختر باور دارد هرگز نباید به مردها اعتماد کند، ضمیر ناخودآگاه او بدون اینکه خودش از این مساله آگاه باشد، به او اجازه خواهد داد که عاشق یک فرد دروغگو و خیانت کار شود تا با این کار، باور او به اینکه نباید به هیچکس اعتماد کند، محکمتر شود.
به همین علت است که برخی از زنان همواره وارد رابطه های عشقی دردناک میشوند. زیرا باور دارند که همه مردها خائن اند و به همین علت ضمیر ناخودآگاهشان افراد خائن را میابد تا باورشان محکمتر شود.
حتی نکته بسیار بسیار خطرناک تر از مورد قبل این است که وقتی باور دارید افراد غیر قابل اعتماد هستند، بدون اینکه خودتان آگاه باشید، رفتار شما توسط ضمیر ناخودآگاهتان طوری تنظیم خواهد شد که میتواند فرد مقابل را تبدیل به فردی غیر قابل اعتماد و خائن کند.
منظور ما این نیست که مردم فرشته هستند، بلکه منظور ما این است که هرچند افرادی وجود دارند که شما هرگز نباید به آنها اعتماد کنید، اما کماکان افرادی نیز هستند که میتوانید به آنها اعتماد کنید . همچنین فراموش نکنید که رفتار شما میتواند هر فرد غیر قابل اعتمادی را نیز به فردی قابل اعتماد و وفادار تبدیل کند(هرچند در برخی موارد سخت است و دانش روانشناسی بالایی میخواهد). در واقع فراموش نکنید کسی که اعتماد شما را میشکند نیز یک انسان است و نیازها و انگیزه هایی برای رفتار خود دارد که با فهم دقیق تر این علل و نیازها و تامین آنها در خود رابطه چه بسا بتوانید او را به فردی کاملا وفادار و فوق العاده تبدیل کنید(البته همانطور که گفتیم بعضا نیاز به دانش روانشناسی عمیق دارد).
چطور دوباره به مردم اعتماد کنید ؟
حال مراحل عملی را ذکر میکنیم که به شما کمک میکنند بتوانید به دیگران اعتماد کنید :
- هرگاه در اعتماد کردن به یک فرد به مشکل بر خوردید، این سوالات را از خود بپرسید : ” اگر یک یا چند فرد در زندگی شما یا اطرافیانتان غیر قابل اعتماد بوده است، آیا این مساله بدین معناست که همه جهان غیر قابل اعتمادند ؟”. “اگر در عبور از خیابان در یک روز، تصادفی برایتان رخ داد، آیا این بدین معناست که دیگر هیچگاه نباید از خیابان رد شوید ؟”. اگر یکی از پدر، مادر یا همسر قبلی شما خیانت کردند، آیا این بدین معناست که تمام جهان خائن هستند ؟ هرچقدر بیشتر این سوالات را از خود بپرسید، بیشتر باورهای غلط خود را به چالش میکشید و کم کم میتوانید به مردم اعتماد کنید.
- هرگاه دیدید که درحال پیش داوری درباره دیگران هستید، به خود یادآوری کنید که ضمیر ناخودآگاه شما میتواند بدون اینکه چیز غیر عادی احساس کنید، شما را فریب دهد و ثابت کند که همه خائن هستند، حتی اگر این مساله غلط باشد ! تنها راهی که میتوانید حقیقت را درباره مردم درک کنید، این است که هرگونه تعصب را کنار بگذارید و بدین ترتیب واقعا متوجه خواهید شد که چه کسی قابل اعتماد هست و چه کسی غیر قابل اعتماد است.
- حتی وقتی که متوجه میشوید کسی قابل اعتماد نبوده است، باید بدانید که یک فرد، تمام جهان را نشان نمیدهد ! زیرا او فقط یک نفر است.
- به دیگران اجازه دهید که با صادق بودن، به شما اعتماد کنند. مردمی که به دیگران خیانت میکنند و دروغ میگویند، معمولا در اعتماد به دیگران مشکل دارند زیرا فکر میکنند همه مثل خودشان هستند اما این مساله نیز همیشه و در هر فردی صادق نیست.
شما مجبور نیستید به همه اعتماد کنید اما کافیست بدانید که افرادی وجود دارند که میتوان به آنها اعتماد کرد.